عشق پنهان من

با تو قلبم تند می زند ، با من بمان ...

عشق پنهان من

با تو قلبم تند می زند ، با من بمان ...

The bitter truth

اگر ایرانیها از علم و هنر و کمال و غیره عاری هستند
به علت این است که می بینند این کمالات فایده ندارد،
بلکه مانع ترقّی و تنزّل است.
هرکس جوانی خود را صرف تحصیل می کند
 از مهارت یافتن در اخّاذی و تقلّب و سایر لوازم پیشرفت کار محروم می ماند
 و گرسنگی میخورد
و نادر اتفاق می افتد که خوشبخت واقع شده ترقّی کند.
 این است که کسی در عقب کمال نمی رود
و به محض اینکه مردم ببینند کمال قدر دارد،
 همه با کمال می شوند
و ایرانیها مستعدّند و مثل بعضی ملل دیگر نیستند که به زور باید آنها را آدم کرد.
 همین قدر بدانند آدم شدن فایده دارد بلکه مضر نیست، آدم می شوند.


یادداشتهای روزانه از محمدعلی فروغی/ صفحه
328
نگاره: ‏اگر ایرانیها از علم و هنر و کمال و غیره عاری هستند به علت این است که می بینند این کمالات فایده ندارد، بلکه مانع ترقّی و تنزّل است. هرکس جوانی خود را صرف تحصیل می کند از مهارت یافتن در اخّاذی و تقلّب و سایر لوازم پیشرفت کار محروم می ماند و گرسنگی میخورد و نادر اتفاق می افتد که خوشبخت واقع شده ترقّی کند. این است که کسی در عقب کمال نمی رود و به محض اینکه مردم ببینند کمال قدر دارد، همه با کمال می شوند و ایرانیها مستعدّند و مثل بعضی ملل دیگر نیستند که به زور باید آنها را آدم کرد. همین قدر بدانند آدم شدن فایده دارد بلکه مضر نیست، آدم می شوند.


یادداشتهای روزانه از محمدعلی فروغی/ صفحه 328‏

Love...

عشق


از آن کسانی است


که همدیگر را درک می کنند


با هر فاصله ای ...


(جبران خلیل جبران )

Dream of you ...


نه خنده‌ ای کردم
نه شعری سرودم
تمام روز را خاموش ماندم

آن همه را با تو خواسته بودم
از همان آغاز
از آن جدل‌ های رهاسرانه
سرشار از هذیان‌های روشن
تا آن شام واپسین
که با هم در سکوت خوردیم


آنا آخماتووا
نه خنده‌ ای کردم
نه شعری سرودم
تمام روز را خاموش ماندم

آن همه را با تو خواسته بودم
از همان آغاز
از آن جدل‌ های رهاسرانه
سرشار از هذیان‌های روشن
تا آن شام واپسین
که با هم در سکوت خوردیم


آنا آخماتووا

alone

وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد
بیش تر تنهاست ،
چون نمی تواند به هیچ کس
جز به همان آدم بگوید چه احساسی دارد

و اگر آن آدم
 کسی باشد که تو را به سکوت تشویق کند ،
 تنهایی تو کامل می شود!

سمفونی مردگان
عباس معروفی
وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیش تر تنهاست ،
چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید چه احساسی دارد

و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق کند ، تنهایی تو کامل می شود!

سمفونی مردگان 
عباس معروفی

Remember

یادمان باشه که :


ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا"
مقداری خرد پشت " چه میدونم "
و
اندکی درد پشت "اشکالی نداره"
وجود داره . . .

Suicide

یک جایی می رسد
که آدم دست به خودکشـــی می زند،
نــه اینــکه یک تــیغ بردارد
 رگــش را بزنـــد...نــه!

قیـــد احســـاسش را مـــی زنـد...


چارلز بوکوفسکی
عامه پسند
نگاره: ‏یک جایی می رسد که آدم دست به خودکشـــی می زند،
نــه اینــکه یک تــیغ بردارد رگــش را بزنـــد...نــه! 
قیـــد احســـاسش را مـــی زنـد.


چارلز بوکوفسکی
عامه پسند‏

Regret

برای من تاسف نخورید
چون لیاقت زندگی کردن را دارم و راضی ام
ناراحت آدم هایی باشید که به خودشان می پیچند و
از همه چیز شاکی اند
آن ها که روش زندگی شان را مثل مبلمان خانه
دائم عوض می کنند
همینطور دوستان و رفتارشان را
پریشانی شان دائمی است
و به همه کس سرایتش می دهند
از آن ها دوری کنید
یکی از کلمات کلیدی آن ها عشق است
از آنان که ادعا دارند
هر آن چه می کنند دستور خداست هم بپرهیزید
چرا که نتوانسته اند آن طور که می خواهند زندگی کنند
برای من تاسف نخورید
چون تنهایم
و در سخت ترین لحظات شوخ طبعی همراهم بوده است


سوختن در آب ، غرق شدن در آتش

چارلز بوکفسکی


...


میگویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران میگوید:
 
« کتابهایشان را بسوزان، بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند »
 
اما یکی دیگر از مشاوران پاسخ میدهد:
« نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین:
آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار و
آنها را که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار.
 
بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت.
 
فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».

View

افرادی که با ما هم عقیده هستند ،
به ما آرامش میدهند
و افرادی که مخالف با عقیده ی ما هستند،
 به ما دانش!!
.
آدمی برای لذت بردن از زندگی به آرامش نیاز دارد
و برای چگونه زندگی کردن به دانش...

Consolation

آرتور کستلر در کتاب «گفتگو با مرگ» می‌گوید:
 «به مردی که یک پایش را از دست داده است،
 گفتنِ اینکه کسانی هستند که هر دو پایشان را از دست داده اند،
 تسلی دادن نیست
 بلکه دست انداختنش است.
در درجه‌ی معینی از درماندگی و بیچارگی،
 دیگر هر مقایسه‌ی کمّی معنایش را از دست می‌دهد.»

و این ماجرایی‌ست که خیلی از ما سال‌هاست دچار آن هستیم.
 دلداری دادن خودمان در شرایط مقایسه با موقعیت‌‌های بدتر و دردناک‌تر . . .


Little virtue

اولین فضیلت ناچیزی که به فکرمان می‌­رسد یاد دادن پس ­انداز به فرزندان­مان است. یک قلک به آن‌ها هدیه می‌­کنیم و توضیح می‌­دهیم که جمع کردن پول ... چقدر زیبا‌تر از خرج ­کردن است... بنابراین قلک اولین اشتباه ماست، در برنامه­ ی تربیتی­مان یک فضیلت ناچیز برقرار کرده ­ایم ... وقتی که قلک سرانجام شکسته شد و پول خرج شد، بچه­‌ها احساس تنهایی و غم می‌­کنند. دیگر پولی نیست ...!


ا آنجا که مربوط به تربیت بچه ها می شود، فکر می کنم که به آنها نباید فضیلت های ناچیز، بلکه باید فضیلت های بزرگ را آموخت. نه صرفه جویی را؛ که سخاوت را و بی تفاوتی به پول را. نه احتیاط را؛ که شهامت و حقیر شمردن خطر را. نه زیرکی را؛ که صراحت و عشق به واقعیت را. نه سیاست بازی را؛ که عشق به همنوع و فداکاری را. نه آرزوی توفیق را؛ که آرزوی بودن و دانستن را...!

نگاره: ‏تا آنجا که مربوط به تربیت بچه ها می شود، فکر می کنم که به آنها نباید فضیلت های ناچیز، بلکه باید فضیلت های بزرگ را آموخت. نه صرفه جویی را؛ که سخاوت را و بی تفاوتی به پول را. نه احتیاط را؛ که شهامت و حقیر شمردن خطر را. نه زیرکی را؛ که صراحت و عشق به واقعیت را. نه سیاست بازی را؛ که عشق به همنوع و فداکاری را. نه آرزوی توفیق را؛ که آرزوی بودن و دانستن را...! 


فضیلتهای ناچیز/ ناتالیا گینزبورگ / مترجم: محسن ابراهیم‏


فضیلتهای ناچیز/ ناتالیا گینزبورگ