سخت می گذرد این روزها
چشم انتظار مهرم
اگر این عشق 50 سال دیگر هم طول بکشد
من پای تو خواهم ایستاد ...
مسافر همیشه همسفر من!
بوی قهوه
عطر نفس های توست
که قراری عاشقانه را
در هتلی قدیمی
برایم زنده میکند
یک کاپوچینو دونفره ...
یادش بخیر!
زنی که روبه روی ام می نشست
حالا
چند سالی ست
میان شعرهای من
تنها زندگی می کند...
اردیبهشت رسید
ماه عاشقانه های من
ماهی که جرات کردم و گفتم که
عاشقت شده ام
روزها و ماهها و سالها گذشته اند
و تو هنوز درخشان ترین خاطره در قلب منی
بزرگترین شانس زندگی ام
ناجی من
لیلی من
دوستت دارم
و این خلاصه همه شعرهای جهان است ...
دلم آرامشی می خواهد
در بی دلهره ترین آغوش دنیا
جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد!
مثلا" آغوش تـو؛
جان میدهد برای جان دادن...
صبح ها با تو بیدار می شوم
با تو اصلاح می کنم
تو را می پوشم
تو را لمس می کنم
تویی که همه جا با منی
تویی که در من جا مانده ای
چشمات روی من ثبت شده
می بینی
حس می کنی
می خواهمت
هر لحظه ...