عشق ابدی من
مهم نیست کجا می نویسم
مهم اینست که برای کسی می نویسم که با شادیم شاد بود
و با غصه ام گریست
محبوبم
ایمان دارم به اینکه
"آنچه پایان می یابد هیچگاه نبوده و آنچه آغاز می شود پایانی نخواهد داشت ."
معشوق زیبایم
می نویسم برای تو
تا ابد
من قطره قطره اشک هایت را زیسته ام
باخنده های دلنشینت پرواز کرده ام
...م
مهم نیست که همه سهم من از تو صدایی از پشت سیم است
و پیامکی ، تصویری ...
مهم اینست که هر شب در آغوش پر مهرت خوابیدم
و هر صبح با بوسه هایت بیدار شدم
ترنم یاد توست که ذهن یخ زده مرا بیدار می کند
قلب شکسته ام را پیوند می دهد
ای صاحب چشمهای افسونگر
کجای این شب تیره مرا بوسیدی
که هزار سال است نوشته هایم عطر تو را دارند ...
بالله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی به کوه و بیابانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...
سرشک از دیده می شویم ، تو را بدرود می گویم
همه لبریز از اندوه و دردم ، این رهاوردم
اگر عمری بود باقی ، به سویت باز می گردم
که یاد و یادگاران کهن را در تو باغی بی خزان دیدم ...
سلامتی اونی که وقتی کنارشی
تمام وجودت می لرزه
نه از شهوت یا هیجان
بلکه از ترس فردای بدون اون ...
تو در عطر باران سفر میکنی
به یک بوسه شب را سحر میکنی
صدا مرحم دل صدا خواهش است
صدا رمز هستی صدا آتش است
بگو و بخوان و بزن آتشم
که من در صدای تو پر میکشم...
تاک
تیک
تاک
ثانیه های عشق
صدای پای تو بر سنگفرش جنت
ضربان قلب من
من در زمین پرواز کرده ام
بهشت گواه من است ...
به دیدنت می آیم
دست در دست هم
قدم خواهیم زد
محبوبم
از سایه برویم
می ترسم خورشید به من حسودی کند
آخر او تا کنون با ماه قدم نزده ...