❣ایســتـــاده ام ...
بگـــذار ســـرنوشــت ❤️
❤️راهـش را بـــرود ...
مـن همیــن جا ،❤️
❤️کنار قـول هـایت ،
درســت روبــروے دوسـت داشتنت❤️
❤️و در عمـق نبـودنت ،
محـکم ایــستاده ام❤️
"نزدیک تر بیا! می خواهم ببوسمت! "
بهشت رامعنامیدهند
حلقهمیکنند برتنم
عشقرامعطرمیکنند
خلاصهی دنیاست...
مــن
اخـــم کردن تـــو رو
به خنـــدیدن با کســی دیــگه عوض نمیکــنم…
مــن؛
روزای سخــت با تـــو رو
با روزای خــوب کنار کســی دیگه عــوض نمیکــنم…
مــن؛
حـتی نداشــته هایــت را
با داشتــه های کسـی دیگه عــوض نمیکنــم…
مــن؛
حتــی اگه نباشــی هم
جاتـــو با کســی عوض نمیکنــم…
دلم را که مرور میکنم
تمام آن از آن توست
فقط نقطه ای از آن خودم
روی آن نقطه هم
میخ میکوبم
و قاب عکس تو را می آویزم....
روز تولد تو
روز نگاه باران
بر شوره زار تشنه
بر این دل بیابان
روز تولد تو
گویی پر از خیال است
یاس و کبوتر و باد
در حیرت تو خواب است
تولدت مبارک نفسم ...
دلم آرامشی می خواهد
در بی دلهره ترین آغوش دنیا
جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد!
مثلا" آغوش تـو؛
جان میدهد برای جان دادن...
و انگشتانت خیابان های درازی می شوند برای قدم زدن ....